اشکال قانون‌نویسی مغفول در مصوبه تشدید مجازات جاسوسی

مصوبه «تشدید مجازات جاسوسی…» آن‌قدر ایراد و اشکال دارد که می‌‌تواند به عنوان نمونه قانون‌نویسی افتضاح در دانشکده‌های حقوق تدریس شود؛ ولی یکی از این اشکالاتش چندان دیده نشد و مورد ایراد شورای نگهبان نیز قرار نگرفت و آن، ذکر آمریکا به عنوان مصداق دولت متخاصم است.

1- مصوبه مجلس در این باره چه می‌گوید؟

ماده 1 مصوبه به این شرح است: «هرگونه فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی و اقدام عملیاتی برای رژیم صهیونیستی یا دولت‌های متخاصم از جمله دولت ایالات متحده آمریکا یا سایر رژیم‌ها و گروه‌های متخاصم یا برای هر یک از عوامل وابسته به آنها برخلاف امنیت کشور یا منافع ملی، افساد فی‌الارض محسوب شده و مشمول مجازات مندرج در صدر ماده 286 قانون مجازات اسلامی مصوب یک اردیبهشت ماه 1392 است.»

2- با توجه به حمله اخیر آمریکا به تأسیسات هسته‌ای کشور و با توجه به آنچه در نزدیک به نیم‌قرن اخیر میان دو کشور رخ داده‌ است، شاید بدیهی به نظر آید که در قانون، آمریکا مصداق دولت متخاصم بر شمرده شود؛ ولی این یک اشتباه در قانون‌نویسی است.

چرا؟

هنگامی که در قانون اصطلاحی به کار می‌رود (در اینجا منظور اصطلاح «دولت متخاصم» است) که معنی عرفی ندارد یا اینکه معنی عرفی آن فاقد دقت لازم برای مشخص شدن دایره شمول قانون است، قانوگذاران چهار  روش را برای ایضاح در پیش می‌گیرند:

1-2- ارائه تعریف قانونی برای اصطلاح.

مثال: ماده 2 قانون مجازات اسلامی که جرم را چنین تعریف کرده است: «هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می‌شود.»

2-2- بیان مصادیق انحصاری اصطلاح.

مثال: قانون مدنی که از تعریف مال طرفه رفته است و به جایش‌ در ماده 11، دو مصداق حصری آن را بر مبنای قابلیت جابه‌جایی بدین نحو برشمرده است: «اموال بر دو قسم است منقول و غیرمنقول.»

3-2- بیان مصادیق تمثیلی اصطلاح (برخی از مصادیق نه همه آنها).

مثال: اصل 45 قانون اساسی که مصادیق «انفال»‌ را چنین برشمرده است: «انفال و ثروت‌های عمومی از قبیل زمین‏های موات یا رهاشده، معادن، دریاها، دریاچه‏‌ها، رودخانه‌‏ها و سایر آب‏های عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگل‏ها، نیزارها، بیشه‏های طبیعی… در اختیار حکومت اسلامی است…» /7

4-2- ترکیب روش اول با روش‌های دوم یا سوم.

مثال: ماده 8 قانون مدیریت خدمات کشوری که هم «امور حاکمیتی»‌را تعریف کرده است و هم مصادیق آن را در 13 بند برشمرده است.

3- آیا انتخاب هر یک از این روش‌ها دلبخواهی است؟

خیر؛ تهیه‌کنندگان پیش‌نویس‌های تقنینی و قانونگذاران باید از این مهارت برخوردار باشند که بدانند از هر یک از این روش‌ها در چه مواردی استفاده کنند.

4- چرا به کار بردن عبارت «یا دولت‌های متخاصم از جمله دولت ایالات متحده آمریکا» از نظر قانون‌‌نویسی اشتباه است؟

1-4- اصطلاح «دولت متخاصم»، آن هم در ماده قانونی‌ای که مجازات افساد فی‌الارض (اعدام) برای «هرگونه فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی و اقدام عملیاتی» به نفع آن، مقرر کرده است، از مواردی است که بدون تردید، نیاز به تعریف قانونی دارد.

بدیهی است که در غیر این صورت، تعیین مصادیق دولت متخاصم به دست ترکیب ضابط، دادستان و قاضی می‌افتد و این یعنی تفویض قانونگذاری به مقام امنیتی یا مرجع قضائی؛ در حالی که بر اساس اصل 85 قانون اساسی، «مجلس نمی‏تواند اختیار قانون‏گذاری را به شخص یا هیئتی واگذار کند…»، مگر در دو مورد استثنائی که اینجا مصداق ندارد.

2-4- هنگامی که در قانون از باب تمثیل مصادیقی ذکر می‌شود، قدر متیقن آن است که مصادیق برشمرده‌شده، در دایره شمول قانون قرار دارند.

بر این اساس، ذکر «دولت ایالات متحده آمریکا» به عنوان مصداق دولت متخاصم، سبب می‌شود کشور مذکور تا اصلاح قانون دولت متخاصم شناسایی شود، ولو اینکه در عمل ترک تخاصم شده باشد.

تخاصم حالتی وضعی (عملی) است که به یک قسم از روابط میان دو کشور اطلاق می‌شود و از آنجا که جنبه دائمی و پایدار ندارد، نباید یک کشور به ‌طور پیش‌فرض در قانون به عنوان مصداق دولت متخاصم شناسایی شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *